احتمالاً خیلیها به تو گفتهاند یا خیلی جاها خواندهای که یادگرفتن یک زبان خارجی میتواند موجب موفقیت شغلی شود. اگر کارمند هستی، احتمالاً خودت دیدهای که همکارانت با دانستن یک زبان خارجی ارتقاء شغلی گرفتهاند یا حتی در یک شرکت بزرگتر و معتبرتر استخدام شدهاند و حقوق و مزایایی که دریافت میکنند از مال تو بسیار بیشتر است. احتمالاً هم ساعات کاریشان از تو کمتر است و چه بسا مأموریتهای خارج از کشور میروند. شاید هم تا حالا در یک شرکت خارجی استخدام شدهاند. اگر هم صاحب یک کسب و کار هستی، احتمالا میبینی که رقبایت که زبان خارجی بلد هستند، محصولات خود را به خارج از کشور میفروشند و از این طریق درآمد ارزی دارند و البته فروش آنها در داخل کشور هم بهتر از تو است. چرا؟ چگونه؟
قبل از هر چیز باید بگویم که به جای آه و ناله و غر زدن دربارهی درآمد ریالی و خرج دلاری و نداشتن وقت و حسادت و حسرت، بهتر است موضوع را عمیقتر بررسی کنیم و راه صحیح بیابیم.
راستش را بخواهید، صرف دانستن یک زبان یا داشتن مدرک زبان، نه موجب افزایش درآمد میشود، نه موجب ارتقاء شغلی میشود و نه توسعه کسب و کار. البته دربارهی ارتقاء شغلی. در واقع موفقیت شغلی با دانستن یک زبان شرایط و مراحلی دارد که در ادامه بررسی خواهیم کرد.
انتخاب زبان مناسب برای توسعهی کسب و کار و ارتقاء شغلی
تا بحث زبان میشود، همه فکر میکنند که منظور صرفاً زبان انگلیسی است. خیر باید ببینید در کسب و کار شما بیش از همه به کدام زبان یا زبانها احتیاج است. همکاران شما بیشتر در کدام کشورها فعال هستند؟ کدام کشور به محصولات شما احتیاج بیشتری دارد؟ اهالی کدام کشور احتمال بیشتری دارد که از شما خرید کنند.
شاید فکر کنید که زبان انگلیسی کفایت میکند. اما واقعاً این طور نیست. اگر این طور بود، یک شرکت خارجی برای تبلیغ محصولات خود در ایران از زبان فارسی استفاده نمیکرد.
شما هم اگر میخواهید محصولات خود را به یک کشور بفروشید، باید بتوانید محصول خود را به زبان آن کشور تبلیغ کنید. مثلاً اگر میخواهید محصولات خود را به مردم کشورهای ترکیه و جمهوری آذربایجان باید به زبان ترکی تبلیغ کنید.
هدفگذاری
باید ببینید که میخواهید زبان مورد نظر را خودتان یاد بگیرید، یا مترجم استخدام کنید. اگر دنبال ارتقاء شغلی هستید که باید خودتان یاد بگیرید و نمیتوانید مترجم استخدام کنید، چون این باید در رزومهیتان باشد. اما اگر به دنبال توسعه و گسترش کسب و کارتان هستید، باید انتخاب کنید: یاد گرفتن یا مترجم.
واقعیت این است که یاد گرفتن یک زبان خارجی، در سطحی که بتوانید با آن کسب و کار خود را توسعه دهید، کار چندان آسانی نیست اما غیر ممکن هم نیست. به خصوص اگر شما هدف داشته باشید، نسبتاً راحتتر از عهدهی این کار برخواهید آمد.
اگر هم بخواهید مترجم استخدام کنید، مترجم شما باید با اصطلاحات مربوط به کار شما آشنا باشد.
به هر حال برای گسترش کسب و کار با استفاده از زبان باید مراحل زیر طی شود:
۱. شروع یادگیری زبان: در این مرحله یک حتماً به یک استاد خوب زبان نیاز دارید. شاید خودتان هم بتوانید شروع کنید اما بسیار وقتگیر سخت خواهد بود. در صورت نداشتن استاد، شما ابتدا باید منابع خوب را پیدا کنید (که پیدا کردن آن وقتگیر و تشخیص خوب بودن آن سخت است). بعد باید آن منبع را بخوانید (حالا درست یا غلط!) و بعد برای خودتان تدریس کنید و بعد یاد بگیرید. پس بهتر است در این مرحله یک معلم داشته باشید.
۲. تقویت زبان عمومی: تا اینجای کار آمدهاید و زبان عمومی را یاد گرفتهاید، اما احتمالاً این قدر یادگیری هیچجا و در هیچ موقعیتی به کار شما نخواهد آمد. میبینید که نمیتوانید با یکی از اهالی آن زبان گفتگوی طولانی داشته باشید، یا بر سر موضوعی بحث و تبادل نظر مؤثر داشته باشید. یا مطلبی طولانی را بخوانید و خوب درک کنید. پس باید زبان خود را تقویت کنید. بیشتر بخوانید، بیشتر فیلم ببینید، بیشتر بنویسید و به زبان مورد نظر مسلط شوید.
اگر تا اینجای کار آمدهاید و به زبان عمومی (یعنی زبانی که در کوچه و بازار و فیلم و روزنامه و رمان مورد استفاده قرار میگیرد) مسلط شدهاید کار بزرگی را انجام دادهاید. اما برای توسعهی کسب و کار، تجارت، صادرات، واردات، ارتقاء شغلی و به طور کلی موفقیت شغلی کافی نیست. شما یک مرحلهی دیگر هم باید پیش بروید: یادگیری زبان تخصصی.
۳. یادگیری زبان تخصصی: مثل هر رشتهی تحصیلی که زبان تخصصی دارد، هر حوزهی کاری و شغلی و هر کسب و کاری هم زبان تخصصی دارد و این در مورد همهی زبانها صادق است. یعنی در این مرحله شما باید لغات و اصطلاحات مربوط به حوزهی کاری خودتان را به صورت دقیق و کامل یاد بگرید.
فرض کنیم شما تولید کننده و بستهبندی کنندهی مواد غذایی هستید و میخواهید محصولات خود را به جمهوری آذربایجان صادر کنید، شما باید بدانید که آنها به عنوان مثال به «مواد نگهدارنده» (konservant)، «اسید بنزوئیک» (Benzoy turşusu) یا به «جاندار دستکاریشدهی ژنتیکی» (Genetik Modifikasiya olunmuş Orqanizm یا GMO) گفته میشود.
درواقع شما باید همهی کلمات و اصطلاحات مربوط به حوزهی کاری خودتان (و البته کمی هم از لغات و اصطلاحات مربوط به حوزههای نزدیک به حوزهی کاریتان) را به خوبی بلد باشید. برای این کار باید منابع مرتبط با حوزهی خودتان را به آن زبان مطالعه کنید. کافی است گوگل کنید و بخوانید. سعی کنید متنهای کامل (طولانی) را بخوانید که بیشتر و بیشتر یاد بگیرید. حتماً دفترچهای برای یادداشت کردن کلمات و اصطلاحات جدیدی که یاد میگیرید، داشته باشید.این دفترچه در آیندهای بسیار نزدیک خیلی به دردتان خواهد خورد. موقع ترجمهی تخصصی، موقع نوشتن تبلیغ برای کشور مورد نظر (به زبان مورد نظر)، موقع دریافت سفارشهای خارجی (این که دقیقا اطمینان پیدا کنید، مشتری خارجی از شما چه میخواهد و سفارشی که دقیقاً باید حاضر کنید، چیست) یا اگر وارد کننده هستید دقیقاً بدانید و بررسی کنید که چه چیزی سفارش میدهید.
البته این را نیز بگویم که مسأله اصلی در فروش و صادرات، شناساندن خودتان و کسب و کارتان در کشور مقصد و به زبان آنها است. شما نمیتوانید بدون این که کسب و کارتان را به آنها بشناسانید، چیزی به آنها بفروشید (این مسأله در داخل کشور هم همینطور است. خودتان که بهتر میدانید!). برای این که خودتان را به مشتریان بالقوهی اهل کشور مقصد بشناسانید، باید تبلیغات کنید و محتوا تولید کنید، به زبان آنها.
تبلیغات و تولید محتوا
دربارهی اهمیت تبلیغات و تولید محتوا آنقدر گفته شده است که در اینجا من نیازی به تکرار آنها نمیبینم. از طرف دیگر، به احتمال زیاد اکثر دوستان و عزیزانی که این متن را میخوانند، به احتمال زیاد صاحب کسب و کار هستند یا کارمندان باسابقه و باتجربهای در این زمینه هستند و اغلب خودشان بر اهمیت تبلیغات و ضرورت تولید محتوا واقف و آگاه هستند.
بحث من در اینجا این است که تبلیغات و محتوای تبلیغاتی باید به زبان کشور مقصد (مشتری) باشد و البته این کافی نست. باید متناسب با فرهنگ و آداب و رسوم آن کشور هم باشد و البته فاکتورهای دیگری که باید رعایت شود.
شما به سختی خواهید توانست با تولید محتوای تبلیغاتی به زبان انگلیسی، در کشورهای غیر انگلیسی زبان فروش خوبی داشته باشید. همانطور که گفتم، به عنوان مثال برای یافتن مشتری در ترکیه یا جمهوری آذربایجان باید تبلیغات شما به زبان ترکی استانبولی یا ترکی آذربایجانی باشد، به خصوص تبلیغات اینترنتی.
اما چرا؟
بیایید یک مثال را با هم بررسی کنیم. فرض کنید که یک خانم خانهدار میخواهد یک یخچال بگیرد. اگر او بخواهد کمی تحقیق کند، گوگل را باز میکند و دربارهی یخچالهای مختلف تحقیق میکند. او عبارات را به چه زبانی وارد خواهد کرد؟
اگر اهل ایران است، به احتمال زیاد فارسی.
خب، اگر این خانم اهل ترکیه باشد، به احتمال زیاد، عبارات را به زبان ترکی استانبولی وارد خواهد کرد.
و اگر اهل جمهوری آذربایجان باشد به ترکی آذربایجانی جستجو خواهد کرد و گوگل هم صفحات به زبان ترکی آذربایجانی را برای او نشان خواهد داد.
حال اگر تبلیغات و محتوای کسب و کار شما به زبان انگلیسی یا فارسی باشد، احتمال این که یک خانم اهل جمهوری آذربایجان یا ترکیه آن را ببیند، چقدر خواهد بود؟
بله تقریباً هیچ!
خب همین مثال ساده نشان میدهد که اگر کسی میخواهد چیزی را به کسی بفروشد قبل از هر چیزی باید تولید محتوای تبلیغاتیاش به زبان مشتری باشد.
شاید برخی سؤال کنند که محصول ما عمومی نیست و مشتریان ما اغلب، متخصصین و افراد خاص و باسواد و تحصیل کرده هستند. واقعیت این هست که باز هم اکثر این افراد سرچ خود برای خرید را اغلب به زبان خودشان انجام میدهند و اگر در زبان خودشان مطلبی پیدا نکردند، به زبانهای دیگر سرچ و جستجو میکنند. برای این کار هم دلایل منطقیای هست. مهمترین دلیل این است که همه با زبان خودشان راحتتر هستند. دلیل دیگر هم این است که فرد میخواهد تا حد امکان از نزدیکترین محل خرید کند تا هزینهی ارسال کم شود و کسانی که به زبان او نوشته و تبلیغ کردهاند، احتمالاً به محل زندگی یا کار او نزدیکتر هستند. دلیل دیگر هم حس همدلی است. وقتی به زبان مشتری مینویسید و تبلیغ میکنید، به او نزدیکتر میشوید و راحتتر میتوانید به او نفوذ کنید و محصول خود را بفروشید. و البته دلایل دیگری نیز وجود دارد.
یادگیری زبان و استفاده از تجارب همکاران و رقبا در کشورهای دیگر
البته که یادگیری زبان فرصتهای بینظیری را در برابر آدمی میگستراند. یکی از آنها نیز در کسب و کار هست. میتوانید ببینید که همکاران و رقبایتان در کشورهای دیگر چگونه کار میکنند. میتوانید با آنها همکاری کنید. حتی میتوانید با مراجه به سایت، صفحه اینستاگرام آنها ببینید که چگونه تبلیغ میکنند، چگونه تولید محتوا میکنند و چگونه میفروشند. میتوانید با مراجعه به سایتها و صفحههای خبری آنها بازار کشورهای مختلف را در رابطه با کسب و کار خود بررسی کنید.
خلاصه آن که:
شاید اصلاً خودت یک زبانی را در حد عمومی بلدی (مثلا در خود ایران میلیونها نفر زبان ترکی آذربایجانی با استانبولی را میدانند. اما نه در حدی که بتوانند از آن در کسب و کار، تجارت، صادرات و واردات استفاده کنند). شاید بارها دیدهای که شرکتت نیاز به یک مترجم دارد، یا میخواهند یکی از کارکنان را به مأموریت خراج از کشور بفرستند، اما چون تو خوب بلد نیستی، پیشقدم نمیشوی و ابراز وجود نمیکنی. شاید اصلا این ایدهها به فکر رئیست نرسیده است... این نوشته به تو، رئیس و شرکتت کمک خواهد کرد که بتوانید با هم کسب و کار خود را گسترش دهید.
در این باره بیشتر بخوانید:
کسب درآمد با زبان ترکی استانبولی و ترکی آذربایجانی
ایدههای کسب درآمد برای زبانآموزان و فارغالتحصیلان زبان و ادبیات ترکی آذربایجانی