آیا نمی توان پروژه هایی را برای رفع مشکلات زیست محیطی تعریف کرد و به این جوانان سپرد؟
آیا نباید به فکر این جوانان بود که دردشان محیط زیست کشور است؟
شاید دارم نامنظم و سطحی می نویسم. به هر حال من هم، یک محیط زیستی ام. محیط زیست خوانده ام. و اگر چه اکنون بیکارِ بیکار نیستم و با ترجمه و تدریس ترکی استانبولی و... امرار معاش می کنم (و البته بدون بیمه و امنیت شغلی و...)، اما مگر من این رشته نخوانده ام که دردی از محیط زیست دوا کنم؟
حال حتی وقت نمی کنم راجع به محیط زیست مطالعه کنم. گهگاهی کتابی ورق می زنم یا سایتی باز می کنم و مشکلات زیست محیطی را می بینم و از این که نمی توانم کاری هر چند کوچک انجام دهم قلبم به درد می آید.
چگونه می توانم با وجود این همه بحران زیست محیطی تنها به فکر معیشت خودم باشم؟ آیا این خودخواهی نیست؟ اما متأسفانه سؤال را باید جور دیگری بپرسم: چگونه می توانم با این همه مشکلات معیشتی به فکر محیط زیست باشم؟ الان حتی وقت این را هم ندارم.